جدول جو
جدول جو

معنی حشیشه الذهب - جستجوی لغت در جدول جو

حشیشه الذهب
(حَ شَ تُذْ ذَ هََ)
گیاهی که به گمان اکسیریان پس از ذوب برفها به لبنان روید به روز نامرئی و شبانگاه درشت و فروزان دیده شود. و خاصیت آن زر کردن فلزات است
لغت نامه دهخدا
حشیشه الذهب
چترک، زنگی دارو چنرک، زنگی دارو
تصویری از حشیشه الذهب
تصویر حشیشه الذهب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ شَ تُذْ ذَ هََ بی یَ)
حشیشهالدود. رجوع به اسقولوفندریون شود
لغت نامه دهخدا
(حَ شَ تُلْ کَ)
فراسیون. (تحفۀ حکیم مؤمن). صوف الارض. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا
(حَ شَ تُلْ جَ رَ)
گیاهی است که گل آن به جامه چسبد و در بیماری جرب سودمند بود
لغت نامه دهخدا
تصویری از حشیشه الکلب
تصویر حشیشه الکلب
انجیده گند نای کوهی فراسیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشیشه القلب
تصویر حشیشه القلب
هزار چشم از گیاهان علف چای هزار چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشیشه الهر
تصویر حشیشه الهر
علف گربه
فرهنگ لغت هوشیار